ابوالبختری وهب بن وهب کبیر قرشیاَبوالْبَخْتَری، وهْب بن وهْب کبیر بن عبداللـه بن زمعه قرشی (د ۲۰۰ق/۸۱۶م)، دولتمرد، قاضی، مورخ و محدّث. ۱ - معرفیابن سعد [۱]
ابن سعد، محمد، ج۷ (۲)، ص۷۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
و در پی او ابن قتیبه [۲]
ابن قتیبه، عبداللـه بن مسلم، ج۱، ص۹۰، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
و ابن رسته [۳]
ابن رسته، احمد بن عمر، ج۱، ص۲۲۸، الاعلاق النفیسه، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
نام جد او را نیز «وهب» گفتهاند. در برخی منابع نام نیای بزرگ او به تصحیف «کثیر» ضبط شده است. [۴]
ابن کلبی، هشام بن محمد، ج۱، ص۷۳، جمهره النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
[۵]
زبیر بن زکار، جمهره نسب قریش، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۸۱ق.
نسب او به شاخه اسد از قریش میرسید [۶]
ابن کلبی، هشام بن محمد، ج۱، ص۷۳، جمهره النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
و جد دوم او عبداللـه از اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود. [۷]
ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللـه، ج۲، ص۳۰۷-۳۰۸، «الاستیعاب»، الاصابه ابن حجر عسقلانی، مصر، ۱۳۲۸ق.
مادر ابوالبختری عبدۀ دختر علی بن یزید بن رُکانه هاشمی بود [۸]
زبیر بن زکار، جمهره نسب قریش، ج۱، ص۵۰۷، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۸۱ق.
که گفته شده چندی در حِباله نکاح امام صادق علیهالسلام بوده است. [۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
[۱۱]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۳۱۰، اختیار معرفه الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ق.
[۱۲]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۰۵، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
براساس تخمین ذهبی [۱۳]
ذهبی، محمد بن احمد، ج۹، ص۳۷۵، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و دیگر قراین ولادت او را میتوان در فاصله ۱۲۰-۱۳۰ق/۷۳۸-۷۴۸م در مدینه دانست. ۲ - تحصیلاو در همین شهر به تحصیل و فراگیری سیره ، حدیث و فقه پرداخت و به گفته خود از مشایخی چون محمد بن اسحاق ، مالک بن انس ، هشام بن عروه ، ابن جریج ، و ثور بن یزید حدیث شنید. [۱۴]
ابن عدی، عبداللـه، ج۷، ص۲۵۲۶-۲۵۲۹، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۵]
ابن رسته، احمد بن عمر، ج۱، ص۲۵، الاعلاق النفیسه، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۱۶]
قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۲۷۴، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۵۳ش.
۳ - ابوالبختری از راویان و اصحاب امام صادقاو احادیث بسیاری از امام جعفر صادق علیهالسلام روایت کرده [۱۷]
حمیری، عبداللـه بن جعفر، ج۱، ص۲۵، قرب الاسناد، چاپ سنگی، قم.
[۱۸]
ابن عدی، عبداللـه، ج۷، ص۲۵۲۶-۲۵۲۹، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
و برقی ، [۱۹]
برقی، احمد بن محمد، ج۱، ص۱۹، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش.
نجاشی و طوسی [۲۱]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۳۲۷، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
او را از اصحاب وی شمردهاند. به گفته ابن داوود [۲۲]
ابن داوود حلی، حسن بن علی، ج۱، ص۵۲۳، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش.
وی صحبت امام باقر علیهالسلام را نیز درک کرده، ولی باتوجه به وفات آن امام در ۱۱۴ق این سخن پذیرفتنی نیست. ۴ - جعل حدیث ابوالبختریدر یکی از سفرهای هارونالرشید به مدینه ، احتمالاً در ۱۷۴ق/۷۹۰م [۲۳]
ابن قتیبه، عبداللـه بن مسلم، ج۲، ص۱۸۳، الامامه و السیاسه، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م.
که فقیهان برجسته مدینه او را از بالا رفتن بر منبر پیامبر صلیاللهعلیهوآله باز داشتند، ابوالبختری با جعل حدیثی این امکان را برای او فراهم ساخت. [۲۴]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۴۸، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
[۲۵]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۳، ص۴۵۲، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۵ - ارج و قرب ابوالبختری نزد هارونابوالبختری در حوالی همان سال مدینه را به قصد بغداد ترک گفت و در مسیر خود مدتی در کوفه اقامت گزید و به روایت حدیث پرداخت. [۲۶]
ابن عدی، عبداللـه، ج۷، ص۲۵۲۷، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
آشنایی پیشین هارون با وی و احتمالاً سعایت او از یحیی بن عبداللـه علوی نزد هارون [۲۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، ج۱، ص۳۱۴، مقاتل الطالبیین، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
اسباب نزدیکی او را به هارون فراهم ساخت و از اینرو به منصب قضای «عسکر مهدی» واقع در بخش شرقی بغداد گمارده شد [۲۸]
ابن سعد، محمد، ج۷ (۲)، ص۷۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
[۲۹]
وکیع، محمد بن خلف، ج۳، ص۳۲۶، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
وی در دسیسۀ دستگیری یحیی بن عبداللـه علوی شرکت فعالانه داشت و بدین منظور همراه فضل برمکی به ری رفت. [۳۰]
ابوالعباس حسنی، احمد بن ابراهیم، ج۱، ص۵۷، «المصابیح»، اخبار الائمه الزیدیه، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م.
او در ۱۷۶ق ظاهراً آنگاه که قاضی القضاه ابویوسف در بغداد حضور نداشت، در مجلس محاکمه یحیی به عنوان یکی از قضات شرکت کرد و همو بود که با طرح شبهات، حکم به محکومیت یحیی نموده، اسباب رضایت هارون را فراهم آورد. [۳۱]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۴۹، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
[۳۳]
ابوالعباس حسنی، احمد بن ابراهیم، ج۱، ص۶۱-۶۳، «المصابیح»، اخبار الائمه الزیدیه، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۳۴]
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹، مقاتل الطالبیین، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
گویا همین حکم موجب ترقی او در مسند قضا گردیده است. [۳۶]
ابوطالب الناطق یالحق، یحیی بن حسین، ج۱، ص۸۱-۸۲، «الافاده فی تاریخ الاأئمه الساده»، اخبار الائمه الزیدیه، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م.
وی در ۱۸۰ق/۷۹۶م به دربار هارون، در مقرّ وی واقع در رقّه که تحت حفاظت شدید امنیتی بود، آمد و شد داشت و صاحب نفوذ بود. [۳۷]
ابن سعد، محمد، ج۵، ص۳۱۶، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
به تصریح برخی منابع، هارون پس از وفات ابویوسف در ۱۸۲ق ابوالبختری را به سمت قاضی القضاتی منصوب کرد [۳۸]
خلیفه بن خیاط، التاریخ، ج۲، ص۷۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
[۳۹]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۰۵، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
[۴۰]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۴، ص۲۴۳، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
و عزل و نصب قضات دیگر ولایات به او واگذار شد. [۴۱]
به عنوان نمونه، کندی، ج۱، ص۳۹۲، محمد بن یوسف، الولاه، به کوشش روون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
وی همچنین در بعضی سفرهای هارون از جمله سفرهای وی در ۱۸۹ق به ری و در ۱۹۰ق (یا ۱۸۷) به سر حدات روم همراه او بود. [۴۲]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۵۰، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
[۴۳]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۳، ص۴۵۳، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
عزل ابوالبختری از مناصب خود در بغداد در ۱۹۲ق و اعزام او به عنوان والی، قاضی و امام به مدینه را باید تنزِل ارج او نزد هارون دانست [۴۴]
ابن سعد، محمد، ج۷ (۲)، ص۷۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
[۴۵]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۴، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
۶ - نفوذ ابوالبختری در زمان امیناو در زمان ولایت بر مدینه نیز مردی پرنفوذ بود و اقتدار او به مدینه منحصر نمیشد. نمونهای از اعمال نفوذ او در مقامات شام در جمهره نسب قریش [۴۷]
زبیر بن زکار، جمهره نسب قریش، ج۱، ص۳۴۵، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۸۱ق.
آمده است. ابوالبختری تا وفات هارون و حتی در اوایل خلافت امین بر مسند خود باقی بود، [۴۸]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۵۴، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
[۵۰]
مسعودی، علی بن حسین، ج۱، ص۳۰۲، التنبیه والاشراف، مصر، ۱۳۵۷ق.
ولی ظاهراً از نفوذ او در زمان امین کاسته شده بود و در ۱۹۴ق امین وی را از ولایت و قضا عزل کرد [۵۱]
خلیفه بن خیاط، التاریخ، ج۲، ص۷۵۳، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
[۵۲]
وکیع، محمد بن خلف، ج۱، ص۲۵۴، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق.
[۵۳]
طبری، محمد بن جریر، ج۷، ص۴۴، تاریخ، مصر، ۱۳۵۷ق.
[۵۴]
طبری، محمد بن جریر، ج۷، ص۹۳-۹۴، تاریخ، مصر، ۱۳۵۷ق.
و به دنبال آن ابوالبختری مدینه را ترک گفت و به بغداد بازگشت. به گزارش خلیفه [۵۵]
خلیفه بن خیاط، التاریخ، ج۲، ص۷۵۹، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
امین در ۱۹۵ق مجدداً او را به قضا منصوب کرد، ولی حتی در صورت صحت این گزارش، ماندن او در این سمت دیری نپاییده است. ۷ - عاقبت ابوالبتریابوالبختری در اواخر عمر خود چندی را در صیدا ( لبنان ) گذرانیده است. [۵۶]
ابن حبان، محمد، ج۳، ص۷۴، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق.
[۵۷]
ابن حبان، محمد، ج۳، ص۸۰، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق.
[۵۸]
ابن عساکر، علی بن حسن، ج۱۲، ص۳۲۹، تاریخ مدینه دمشق، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
ابن سعد [۵۹]
ابن سعد، محمد، ج۷ (۲)، ص۷۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
رفتن او به شام را پیش از آمدنش به بغداد دانسته است. ابوالبختری سرانجام به بغداد بازگشت و در آنجا وفات یافت [۶۰]
ابن سعد، محمد، ج۷ (۲)، ص۷۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م.
[۶۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
[۶۲]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۳، ص۴۵۱، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۸ - تردید در وثاقت ابوالبختریاگرچه ابوالبختری به عنوان یک فقیه، راوی سیره، محدّث و نسبشناس شناخته میشود، [۶۳]
یعقوبی، احمد بن اسحاق، ج۲، ص۴۳۱، تاریخ، بیروت، دارصادر.
[۶۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
[۶۵]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۰۵، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
ولی وثاقت او به شدت مورد تردید رجالیان قرار گرفته است. ابن معین ، احمد بن حنبل ، ابن راهویه ، ابوداوود ، جوزجانی و دارقطنی او را کذاب و واضع دانستهاند [۶۶]
ابن معین، یحیی، ج۳، ص۱۸۳، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۶۷]
ابن معین، یحیی، ج۳، ص۵۵۵، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۶۸]
جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب، ج۱، ص۱۳۴، احوال الرجال، به کوشش صبحی بدری سامرائی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶۹]
عقیلی، محمد بن عمرو، ج۴، ص۳۲۴-۳۲۶، کتاب الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۷۰]
دارقطنی، علی بن عمر، ج۱، ص۳۸۴، الضعفاء و المتروکون، به کوشش موفق بن عبداللـه، ریاض، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و عثمان بن ابی شیبه او را «دجّال» خوانده است. از رجالیان شیعه نیز ابن غضائری ، طوسی و نجاشی او را ضعیف و کذاب خواندهاند [۷۳]
ابن داوود حلی، حسن بن علی، ج۱، ص۵۲۳، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۷۴]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۰۵، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
و فضل بن شاذان او را از دروغگوترین مردم دانسته است. [۷۷]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۳۰۹، اختیار معرفه الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ق.
۹ - راویان ابوالبختریبا این وصف جمع کثیری را در شمار راویان ابوالبختری آوردهاند که از آن جمله میتوان از محمد بن ادریس شافعی ، قاسم بن سعید بن مسیب ، رجاء بن سهل صنعانی ، سندی بن محمد کوفی ، محمد بن خالد برقی ، ابراهیم بن هاشم کوفی و مسیب بن واضح نام برد. [۷۸]
ابن عدی، عبداللـه، ج۷، ص۲۵۲۷-۲۵۲۹، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۷۹]
حمیری، عبداللـه بن جعفر، ج۱، ص۲۵، قرب الاسناد، چاپ سنگی، قم.
[۸۰]
ابن بابویه، محمد بن علی، ج۱، ص۷۸، «مشیخه»، من لایحضره الفقیه، نجف، ۱۳۷۶ق.
[۸۱]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۷۳، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
[۸۲]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۳، ص۴۵۱، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۸۳]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۱۳، ص۴۵۳، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۸۴]
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، ج۶، ص۲۳۳، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
۱۰ - آثار۱. مولد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، این کتاب در قرن ۵ق/۱۱م توسط نجاشی، طوسی [۸۶]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۷۳، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
و خطیب بغدادی [۸۷]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، ج۷، ص۴۱۹، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
ذکر شده و مورد استفادۀ مسعودی [۸۸]
مسعودی، علی بن حسین، ج۱، ص۱۱۲-۱۲۲، اثبات الوصیه، قم، ۱۴۰۴ق.
و احتمالاً کراجکی [۸۹]
کراجکی، محمد بن علی، ج۱، ص۱۱۶، کنزالفوائد، چاپ سنگی، تبریز، ۱۳۲۲ق.
قرار گرفته است. ۲. کتابی مشتمل بر قریب به ۱۰۰ حدیث به روایت ابوالبختری از امام صادق علیهالسلام که ظاهراً بهطور کامل توسط حمیری در قرب الاسناد [۹۰]
حمیری، عبداللـه بن جعفر، ج۱، ص۲۵، قرب الاسناد، چاپ سنگی، قم.
نقل شده است. [۹۱]
ابن بابویه، محمد بن علی، ج۱، ص۷۸، «مشیخه»، من لایحضره الفقیه، نجف، ۱۳۷۶ق.
[۹۳]
طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۱۷۳، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه.
۳. الرّایات یا الالویه و الرایات. ابن ندیم [۹۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
و نجاشی آن را ذکر کردهاند و قمی [۹۶]
قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۲۷۴، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۵۳ش.
[۹۷]
قمی، حسن بن محمد، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۳، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۵۳ش.
قطعاتی از آن را نقل کده است. ۴. صفات النبی صلیاللهعلیهوآله، ابن ندیم و نجاشی [۹۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
از آن یاد کردهاند. این کتاب ظاهراً مورد استفادۀ یعقوبی در تاریخ [۱۰۰]
یعقوبی، احمد بن اسحاق، ج۲، ص۸۸، تاریخ، بیروت، دارصادر.
و ابن بابویه در الخصال قرار گرفته است. ۵. سایر آثار: وی آثار دیگری هم دارد. [۱۰۲]
مسعودی، علی بن حسین، ج۳، ص۱۳۸، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
[۱۰۳]
ابن عدی، عبداللـه، ج۷، ص۲۵۲۷، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۰۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۱۳.
جمعی از مؤلفان نیز بدون ذکر عنوان از آثار او استفاده و نقل کردهاند. [۱۰۵]
ابن حبیب، محمد، ج۱، ص۱۸۵، المنمّق، به کوشش خورشید احمد فارق، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۱۰۶]
ابن رسته، احمد بن عمر، ج۱، ص۲۵، الاعلاق النفیسه، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۱۰۷]
ابن فقیه همدانی، مختصر کتاب البلدان، ج۱، ص۲۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۵م.
[۱۰۸]
ابن فقیه همدانی، مختصر کتاب البلدان، ج۱، ص۱۹۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۵م.
[۱۰۹]
مفید، محمد بن محمد، ج۱، ص۴۳، الارشاد، نجف، ۱۳۸۲ق.
[۱۱۰]
ابن شهر آشوب، محمد بن علی، ج۳، ص۳۵۳، مناقب آل ابیطالب، قم، انتشارات علامه.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق. (۲) ابن بابویه، محمد بن علی، «مشیخه»، من لایحضره الفقیه، نجف، ۱۳۷۶ق. (۳) ابن حبان، محمد، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق. (۴) ابن حبیب، محمد، المنمّق، به کوشش خورشید احمد فارق، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۵) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ق. (۶) ابن داوود حلی، حسن بن علی، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش. (۷) ابن رسته، احمد بن عمر، الاعلاق النفیسه، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م. (۸) ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخاو، لیدن، ۱۹۰۴-۱۹۱۶م. (۹) ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، انتشارات علامه. (۱۰) ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللـه، «الاستیعاب»، الاصابه ابن حجر عسقلانی، مصر، ۱۳۲۸ق. (۱۱) ابن عدی، عبداللـه، الکامل فی الضعفاء، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۱۲) ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز. (۱۳) ابن فقیه همدانی، مختصر کتاب البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۵م. (۱۴) ابن قتیبه، عبداللـه بن مسلم، الامامه و السیاسه، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۹م. (۱۵) ابن قتیبه، عبداللـه بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۱۶) ابن کلبی، هشام بن محمد، جمهره النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. (۱۷) ابن معین، یحیی، التاریخ، به کوشش احمد محمد نورسیف، مکه، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. (۱۸) ابن ندیم، الفهرست. (۱۹) ابوطالب الناطق یالحق، یحیی بن حسین، «الافاده فی تاریخ الاأئمه الساده»، اخبار الائمه الزیدیه، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م. (۲۰) ابوالعباس حسنی، احمد بن ابراهیم، «المصابیح»، اخبار الائمه الزیدیه، به کوشش مادلونگ، بیروت، ۱۹۸۷م. (۲۱) ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. (۲۲) برقی، احمد بن محمد، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش. (۲۳) جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب، احوال الرجال، به کوشش صبحی بدری سامرائی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۴) حمیری، عبداللـه بن جعفر، قرب الاسناد، چاپ سنگی، قم. (۲۵) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۲۶) خلیفه بن خیاط، التاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م. (۲۷) دارقطنی، علی بن عمر، الضعفاء و المتروکون، به کوشش موفق بن عبداللـه، ریاض، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۲۸) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۲۹) زبیر بن زکار، جمهره نسب قریش، به کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، ۱۳۸۱ق. (۳۰) طبری، محمد بن جریر، تاریخ، مصر، ۱۳۵۷ق. (۳۱) طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ق. (۳۲) طوسی، محمد بن حسن، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م. (۳۳) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، المکتبه المرتضویه. (۳۴) عقیلی، محمد بن عمرو، کتاب الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۳۵) قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسن بن علی قمی، به کوشش جلالالدین تهرانی، تهران، ۱۳۵۳ش. (۳۶) کراجکی، محمد بن علی، کنزالفوائد، چاپ سنگی، تبریز، ۱۳۲۲ق. (۳۷) کندی، محمد بن یوسف، الولاه، به کوشش روون گست، بیروت، ۱۹۰۸م. (۳۸) مسعودی، علی بن حسین، التنبیه والاشراف، مصر، ۱۳۵۷ق. (۳۹) مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم، ۱۴۰۴ق. (۴۰) مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق. (۴۱) مفید، محمد بن محمد، الارشاد، نجف، ۱۳۸۲ق. (۴۲) نجاشی، احمد بن علی، الرجال، به کوشش موسی زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق. (۴۳) وکیع، محمد بن خلف، اخبار القضاه، مصر، ۱۳۶۶ق. (۴۴) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، بیروت، دارصادر. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالبختری»، ج۵، شماره۱۹۶۳. |